بيهوشي عمومي
بيهوشي عمومي حالتي القا شده است كه در آن فرد با دريافت داروهايي حالت فراموشي، بيحسي، فلج عضلاني و القاي خواب را پيدا ميكند، كه تمامي اين حالات كنترل شده و قابل بازگشت است. در بيهوشي عمومي اين چهار وظيفه دنبال ميشود: (۱)بيمار به طور موقت، حتي هنگامي كه محرك درد وجود دارد، بيدار نشود؛ (۲) به ياد نياورد چه اتفاقي افتاده است؛ (۳) فراهم كردن راههايي ايمن و تنفس دادن به دليل فلج عضلات تنفسي انجام شود (به دليل از بين رفتن رفلكس بلع احتمال آسپيراسيون ريوي وجود دارد، بنابراين بيمار تحت لولهگذاري تراشه قرار ميگيرد)؛ (۴) حمايت قلبي-عروقي به دليل اثرات داروهاي بيهوشي فراهم شود.[۷]
بيهوشي عمومي در برابر آرامبخشي و بيحسي منطقهاي قرار دارد و داراي سه هدف عمده ميباشد: فلج كامل اندام، عدم هوشياري و از بين بردن استرس براي عمل جراحي.[۷]
در گذشته با استفاده از مواد بيهوشي به دو هدف اول دست پيدا ميكردند، كه باعث ميشد پزشكان جراح بتوانند اعمال ضروري را انجام دهند، اما بسياري از بيماران به دليل بالا رفتن فشار خون و ضربان قلب ناشي از عمل جراحي، فوت ميكردند. هاروي ويليام كوشينگ با تزريق ماده بيحسكنندهٔ موضعي قبل از عمل فتق نشان داد كه بايد درد و استرس ناشي از جراحي را از بين برد.[۳]30 اين مورد باعث شد كه داروهاي ديگر براي كاهش درد جراحي در كنار ساير داروهاي بيهوشي گسترش پيدا كند و به اين ترتيب از ميزان مرگ ناشي از عمل كاسته شود. رايجترين راه براي رسيدن به بيهوشي كامل، بيهوشي استنشاقي ميباشد. ميزان قدرت داروهاي بيهوشي با ميزان انحلال آنها در چربي در ارتباط است. داروهاي بيهوشي استنشاقي بر روي قسمتهاي مختلف سيستم عصبي مركزي اثر ميگذارند. به عنوان مثال اثرات شل كنندگي و فلج كنندگي داروهاي بيهوشي استنشاقي ناشي از اثر اين داروها بر طناب نخاعي است، در حالي كه اثرات فراموشي و خوابآوري ناشي از آرامبخشي هنگام بيهوشي ملايم، به دليل اثرات اين داروها بر روي مغز است
برچسب: ،